نام کتاب : در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 307
مىكند. به راستى ديدن نورى در آسمان يا شنيدن يك صداى غيبى چه مشكلى را از انسان حل مىكند و موجب پديد آمدن و رشد كدام فضيلت يا ريشهكن شدن و تضعيف كدام صفت رذيله در وى مىشود؟![1] از اين رو اولياى خدا اين امور را بازىهايى كودكانه تلقى مىكنند و بدان توجهى نمىكنند. اين امور در نزد آنان مانند خوابها و رؤياهاى رنگارنگى است كه ما مىبينيم، با اين تفاوت كه اين خوابها با چشم باز ديده مىشود!
در هر صورت، جمعبندى آنچه درباره مكاشفه گفتيم به اين صورت است كه: بخشى از اطلاعات غيرعادى كه براى افراد حاصل مىشود در نتيجه امورى نظير «تلهپاتى» است و ربطى به اعمال و حالات و صفات شخص ندارد و در واقع معلول يكسرى عوامل طبيعى و خدادادى و غيراكتسابى است. دستهاى ديگر از اين نوع اطلاعات نيز گرچه اكتسابى است؛ ولى بر اثر رياضتهاى باطل و خلاف شرع حاصل مىشود؛ نظير آنچه كه در مورد مرتاضهاى هندى مشاهده مىشود. سرانجام دسته سومى از اين اطلاعات نيز وجود دارد كه فرد در اثر تقيد به دستورات و رياضتهاى شرعى و صحيح به آنها دست پيدا مىكند. آنچه كه اصطلاحاً «مكاشفه» ناميده مىشود در واقع همين دسته سوم است. با اين حال در مورد اين دسته نيز بايد توجه داشت كه اينها خود به دو نوع رحمانى و شيطانى تقسيم مىشوند. از اين رو نبايد هر مكاشفهاى را از القائات ملائكه و مأموران غيبى خداوند و مانند آن دانست، بلكه القا كننده مكاشفه
[1] آقاى اسلاميه، داماد و شاگرد مرحوم شيخ محمدجواد انصارى همدانى مىگويد: ايشان (مرحوم انصارى) اغلبْ افراد را از مكاشفات منع مىكردند. مرحوم آقا موت اختيارى، طىالارض و همه اينها را حجاب راه مىدانستند و مىفرمودند مقام قرب غير از اينها است، مقام لقاء پروردگار با اين بچهبازىها به دست نمىآيد؛ حالا باطن افراد و يا منظرهاى را هم ديديد، كه چى؟! (به نقل از كتاب سوخته، ص 215)
نام کتاب : در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 307