نام کتاب : در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 303
زنده بدار، تا براى تو [به منزله]نافلهاى باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.
از اين رو انسان ترديد نمىكند كه اين هاتف غيبى كه او را به نماز شب فرا مىخواند، مَلكى است كه از جانب خداوند مأمور به اين كار شده است. سپس خدا را شكر مىكند كه چنين لطف و عنايتى به او كرده و براى بيدار كردنش ملكى از ملائكه خود را مأمور نموده است، و به طور طبيعى برمىخيزد و نماز شبش را مىخواند. چند شب بدين ترتيب مىگذرد تا اينكه شبى آن هاتف غيبى، براى مثال، مىگويد: امشب تا صبح قرآن بخوان! بعد از آن دستور مىدهد صله رحم نما و به سراغ فلان كس از بستگانت برو و احوالش را جويا شو! تا اينكه پس از مدتى آن هاتف غيبى، مثلا، شبى به او مىگويد: اين درسى را كه در حوزه يا دانشگاه مىگويى تعطيل كن و به جاى آن در خانه بنشين و قرآن بخوان!
هاتفى كه از غيب سخن مىگويد و پيش از اين مرتب دستور به نماز شب و دعا و قرآن و صله رحم داده، انسان شك نمىكند كه اين دستورش نيز صواب و به خير و صلاح او است و از اين رو بىهيچ درنگ و تأملى از فردا درسش را تعطيل مىكند و به جاى درس گفتن براى طلاّب و دانشجويان به قرائت قرآن مىپردازد. غافل از اينكه آن دستورات و امر به كارهاى مستحبى و نداهاى غيبى در واقع دانههايى بود كه شيطان بر سر راه او مىريخت تا عاقبت او را در دام «ترك واجب» گرفتار كند. شيطان كه در كار خود بسيار استاد و ماهر است متأسفانه در بسيارى از موارد در اين نيرنگ خود پيروز مىشود و به مقصود خود كه به انحراف كشاندن آدمى است نايل مىآيد.
در هر صورت اين قبيل امور نيز ممكن است در حال مكاشفه براى انسان پديدار شود. گاهى انسان در حال خلسه و حالتى بين خواب و بيدارى چنين حالاتى برايش پيش مىآيد. گاه در حالى كه مشغول ذكر است چيزهايى مشاهده مىكند، مثلا، نورى يا انوار رنگارنگى را مىبيند يا صدايى مىشنود. اين امور واقعيت دارد و كسى ممكن است
نام کتاب : در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 303