آشتىدهندگان علم و دين گفتهاند كه زبان دين، زبانى ديگر است. راز ناسازگار انگاشتن مطالب كتاب مقدس با اكتشافات كپرنيك و ساير دانشمندان نيز در اين است كه زبان تورات را واقعنما فرض كردهاند؛ اما اگر آن را زبانى رمزى و خاص دانستيم (چنانكه در كلام شاعران «مى» و «ساغر» و مانند آنها معنايى خاص دارد) مشكل ناسازگارى برطرف مىشود. بنابراين انگيزه طرح مسئله زبان دين در كلام جديد و در فلسفه دين اين بود كه راهى براى برطرف كردن ناسازگارى متون دينى (تورات و انجيل) با اكتشافات علمى بگشايند.
2. اختلافات مذهبى
حادثه ديگرى كه پس از دوران رنسانس در اروپا پديد آمد اختلافات و برخوردهاى مذهبى بود.[1] اين مسئله پس از آن بود كه مارتين لوتر و كالوين و ديگران مذهب جديدى به نام «پروتستان» در برابر كليساى كاتوليك بنيان نهادند. آنان تفسير ويژهاى از كتاب مقدس ارايه داده و طرفدارانى در
[1] امروزه در حدود هزار فرقه مسيحى (علاوه بر مذاهب كاتوليك، پروتستان و ارتدكس) در جهان شناخته شده است. فقط پروتستانها بيش از پانصد فرقهاند!