نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 75
مسلمانان در گوشهگوشه عالم دست به تظاهرات زدند و در اين راه چندين شهيد دادند. امام نيز آن ملعون را مرتد و كافر معرفى كردند و حكم قتل او را صادر كردند و پس از آن، نهادهاى انقلابى براى قتل سلمان رشدى جايزه تعيين كردند و با همه تلاشى كه براى نقض حكم امام صورت پذيرفت، هنوز هم آن حكم به قوت خود باقى است؟ آيا امام با آن غيرت بالاى دينى و تعصب مذهبى در خواب هم مىديد كه در امالقراى اسلام و مركز تشيع و مركز انقلاب اسلامى، سلمان رشدى و يا سلمان رشدىهاى ديگرى برخيزند و به مقدسات دينى، امامان شيعه جسارت و توهين كنند و حتى برخى از روحانيون و افراد ظاهر الصلاح از چنين كسانى طرفدارى كنند؟ چرا وقتى در كشور اسلامى ما شخصى به نام هاشم آغاجرى به مقدسات دينى و امامان معصوم ما جسارت مىكند و در دادگاه انقلاب اسلامى محاكمه و به اعدام محكوم مىشود، كسانى اين حكم را ننگين مىدانند؟ اى كسانى كه دل به حمايت بيگانگان و دشمنان خدا خوش كردهايد، چرا شرم نمىكنيد؟ اين شخص با سلمان رشدى چه فرقى دارد؟ آيا اگر اين حكم نقض شود، زمينه براى نقض شدن حكم امام درباره سلمان رشدى فراهم نمىگردد؟ آيا اگر اين حكم نقض شود، فردا ديگران به ما نمىگويند در كشور خودتان مرتدى به دين و مقدسات دينى اهانت كرد و در دادگاههاى شما به اعدام محكوم شد و شما آن حكم را نقض و او را تبرئه كرديد؟ پس چگونه توقع داريد شهروند كشور ديگرى كه به مقدسات شما توهين كرده، اما در هيچ دادگاهى محاكمه نشده اعدام گردد؟ لااقل خوب بود فرصت دفاع به او مىداديد. آيا اين يك بام و دو هوا نيست؟ آيا در صورت نقض حكم اعدام هاشم آغاجرى، حكم اعدام سلمان رشدى به قوت خود باقى مىماند؟ آيا در اوايل انقلاب و در زمان حيات حضرت امام(رحمه الله)كسى جرأت داشت عليه مقدسات سخن بگويد؟ آيا در زمان امام وقتى در يك مصاحبه راديويى، زنى گفت: «امروز الگوى ما اوشين است نه فاطمه زهرا(عليها السلام)» امام دستور ندادند تا خبرنگار و مسؤولان پخش آن
نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 75