نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 172
اطاعت خداوند، پيامبران و ساير پيشوايان دينى تأمين مىگردد. چون خداوند حق است و هدايتگر به حق، و انبيا را نيز به حق هدايت فرموده و راه خود را به آنها نموده تا مردم را به حق رهنمون گردند. پس شايسته است كه انسان به پيروى خداوند تن دهد واز پيروى گمراهان وكسانى كه او را به انحراف مىكشانند خوددارى كند: قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاّ أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ. وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ ؛[1] بگو: آيا از شريكان شما كسى هست كه به حق راه نمايد؟ بگو: خداى به حق راه مىنمايد. آيا كسى كه به حق راه مىنمايد سزاوارتر است كه پيروى شود يا آنكه خود راه نيابد مگر آنكه او را راه نمايند؟ پس شما را چه شده؟ چگونه داورى مىكنيد؟! و بيشترشان جز از گمان پيروى نمىكنند [ولى] گمان به هيچ وجه [آدمى را] از حقيقت بى نياز نمى گرداند. آرى، خدا به آنچه مى كنند داناست.
در سوره يونس، كلمه حق زياد به كار رفته، و از جمله در دو آيه مذكور چهار بار كلمه حق تكرار شده است و هدايت به آن، ملاك ضرورت پيروى از خداوند معرفى شده است. در آيات فوق، بر اين معنا تأكيد گرديده كه خداوندى كه هدايتگر به حق است و ديگران را نيز به حق هدايت مى كند، شايسته پيروى شدن است؛ نه كسانى كه محتاج هدايت خداوند هستند. آنگاه خداوند عقل و وجدانهاى سالم را به داورى مىخواند و شكى نيست كه عقل و وجدانهاى سالم كه پوينده حقيقت هستند، پيروى خداوند را بر مىگزينند، نه پيروى كسانى كه فكر و ذهنشان دستخوش پندارهاى واهى و پوچ گشته است و خود اسير خيالات و گمانهاى سست و هواهاى نفسانىاند و ديگران را نيز به اين راه بىفرجام مىخوانند.