است، اسلام هم خوب است. اين همان پلوراليسم دينى است؛ يعنى ما يك دين خوب و بر حق نداريم بلكه چند تا هستند. كسى نبايد بى جهت اصرار كند كه شرط بهشت رفتن و سعادتمند شدن، مسلمان بودن است، بلكه مسيحى و زرتشتى و بودايى و ديگران هم مىتوانند اهل بهشت و سعادتمند باشند. همچنين در داخل يك دين هم، مذاهب مختلف آن ترجيحى بر يكديگر ندارد و همگى خوب و بر حق هستند؛ مثلاً در اسلام، سنّى و شيعه نبايد يكديگر را تخطئه كنند و يا در مسيحيت، كاتوليك و پروتستان و ارتدوكس نبايد رأى به بطلان يكديگر بدهند.
پلوراليست ها چه مىگويند؟
پلوراليست ها براى تأييد پلوراليسم دينى به مظاهر ديگرى از پلوراليسم استشهاد مىكنند؛ مثلاً مىگويند امروز كشورهاى دنيا با رژيم ها و سيستم هاى مختلف حكومتى اداره مىشوند. در برخى كشورهاى پيشرفته نظير انگلستان و ژاپن، رژيم سلطنتى وجود دارد، در بسيارى از كشورها هم سيستم جمهورى است، جمهورى هم برخى رياستى و برخى پارلمانى است؛ و در فلسفه سياست وقتى از انواع مختلف سيستم هاى حكومتى بحث مىشود در پاسخ به اين سؤال كه «كدام يك از اين سيستم ها بهتر است؟» جواب قاطعى نمىدهند، بلكه مىگويند هر يك از آنها هم داراى محاسن و هم داراى محدوديت هايى است. بنابراين هيچ كدام را نمىشود گفت بد است؛ همه آنها به نوعى خوب هستند، و اين يعنى پلوراليسم سياسى؛ يعنى در انتخاب رژيم سياسى لزومى ندارد بگوييم يك رژيم خوب و درست، و بقيه رژيم ها باطل و غلطند. همچنين تعدد احزاب و ائتلاف احزاب مختلف براى تشكيل دولت و كابينه نيز نمونه ديگرى از پلوراليسم سياسى است. در بين احزاب مختلفى كه در يك