پرسش: در مورد اين كه در اسلام، هم جاذبه و هم دافعه وجود دارد بحثى نيست، ولى در خصوص كلمه خشونت، سؤال اين است كه به كار بردن اين مفهوم از دو جنبه قابل بررسى است. جنبه اول اين است كه آيا اين مفهوم يك اصطلاح دينى است و در قرآن و روايات به كار رفته است؟ به نظر مىرسد پاسخ منفى است، چون در قرآن كه مطلقاً اين كلمه به كار نرفته و در روايات هم تقريباً نداريم؛ يعنى بسيار بسيار نادر استعمال شده و خلاصه اين كه اين طور نيست كه در فرهنگ قرآن و روايات، خشونت به عنوان يك فضيلت مطرح شده باشد. در فارسى هم مفهوم خشونت، از بار ارزشى مثبت برخوردار نيست و معادل مفهوم بى رحمى به كار مىرود و با شدت و قاطعيت تفاوت دارد و نبايد خشونت را مترادف با قاطعيت، كه بار ارزشى مثبت دارد، دانست. يك فرمانده جنگى گاهى ممكن است قاطع باشد و گاهى ممكن است خشن باشد و اين دو، يكى نيستند. انسان ممكن است حتى كار عاطفى (مثل بوسيدن) را نيز با خشونت انجام دهد.
نكته ديگر راجع به كلمه خشونت اين است كه بر فرضِ وجود چنين اصطلاحى در قرآن و روايات و فرهنگ اسلامى، و اين كه بپذيريم مفهوم خشونت مترادف با مفهوم قاطعيت و داراى بار ارزشى مثبت است، اما با ملاحظه شرايط و مسائلى كه هست، هم از نظر عقلى و هم از نظر نقلى در مورد به كار بردن اين لفظ، منع وجود دارد و بايد از واژه ديگرى استفاده كرد. اما از نظر عقلى، عقل مىگويد وقتى در جامعه و محيطى صحبت مىكنيد كه كلمه خشونت داراى بار ارزشى منفى است و معناى بى رحمى از آن فهميده مىشود، با به كار بردن اين واژه، بى جهت دافعه ايجاد نكنيد، در حالى كه مىتوانيد با به كار بردن لفظ ديگرى كه همين مفهوم را مىرساند، به سادگى