قرآن كريم مىفرمايد: «فَلْيَنْظُرِ الاِْنْسَانُ اِلَى طَعَامِهِ؛[1]پس انسان بايد به خواراك خود بنگرد.» البته ظاهر اين آيه با توجه به قرينه آيات قبل و بعد آن، مربوط به غداى مادى و غذاى جسم است، چون صحبت از اين است كهاى انسان بينديش اين غذا از كجا پديد آمده، ما چگونه آب را از آسمان نازل كرديم و گياه را رويانديم و گياه چگونه خوراك گوسفندان شد و تو از گوشت اين گوسفند استفاده مىكنى. اين نعمتى است كه خدا به اين صورت براى تو فراهم كرده است. خلاصه، آيات در چنين مقامى است و روى اين حساب، ظاهر «طعام» در اين آيه، غذاى مادى است، اما در ذيل اين آيه شريفه روايتى وارد شده كه در واقع به منزله تأويل و معناى بطن آيه است و مىفرمايد معناى آيه اين است كه: «فَلْيَنْظُرِ الاِْنْسَانُ اِلىَ عِلْمِهِ مِمَّنْ يَتَّخِذُ؛ انسان بايد علمش را مراقب باشد كه از چه كسى آن را مىگيرد.» علم، غذاى روح است و در مصرف آن بايد دقت هاى لازم را اعمال كرد؛ يعنى همان طور كه اگر گاهى بخواهيد از بيرون غذا تهيه كنيد، سؤال مىكنيد و به دنبال آن رستورانى مىگرديد كه بيشتر بهداشت را رعايت مىكند و غذايش بهتر و با كيفيت تر است، علم هم غذاى روح شماست، نمىشود آن را از هر جا و هر كسى گرفت، بايد ببينيد اين استادى كه مىخواهيد علمتان را از او بگيريد آيا از بهداشت روحى لازم برخوردار است؟ به هر علمى، در هر قالبى كه عرضه شود، چه كتاب، چه سخنرانى، چه كلاس درس و...، اعتماد نكنيد، ببينيد اين علم از كانال چه كسى عبور مىكند، چون تأثير علم بر روح و جان شما كم تر از تأثير غذا بر بدن شما نيست؛ همان طور كه مراقبيد غذاى جسمتان بهداشتى باشد و ميوه و سبزى را ضدعفونى مىكنيد و مىخوريد، علم را هم كه غذاى روح شماست مراقب