همه ما از خردسالى در مجالس مذهبى، از گويندگان و خطيبان مطالبى را در زمينه غيبت و انتظار امام زمان(عليه السلام) شنيده يا به كتابهايى در زمينه تاريخ امامان (عليهم السلام) برخورده ايم. در اين ميان، گاهى پرسشهايى به ذهنمان خطور كرده است؛ امّا به خودمان اجازه نداده ايم در برابر آن خطيب يا مرثيه خوان آنها را مطرح كنيم؛ براى مثال، اين سؤال براى ما پيش مىآيد كه علّت قيام و كشته شدن حضرت سيدالشّهدا(عليه السلام) چه بوده است؟ آيا براى اين بود كه شفيع مسلمانان شود؟! چرا امام معصوم و بنده شايسته خدا براى شفيع بودن در قيامت بايد كشته شود؟! پرسشهاى فراوانى از اين قبيل در ذهن انسان مطرح مىشود كه پاسخ روشنى براى آنها نمى يابد. بحمداللّه در طول زمان، با افزايش سطح معلومات و با وجود عالمان و بزرگان دين، جواب بعضى از اين پرسشها داده شده است. گاهى روايتى را كه واعظ مىگويد، معانى دقيق ترى دارد؛ ولى به آن معانى بى توجه است.
بررسى روايتِ عزوبت و گوشهگيرى در آخرالزّمان
ما رواياتى درباره غيبت ولىّ عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف در زمان غيبت شنيده و خوانده ايم كه در بعضى از اين زمينهها، نقاط ابهامى وجود دارد؛ براى مثال، نقل مىكنند كه در روايتى، درباره وظيفه مردم زمان غيبت امام زمان(عليه السلام) آمده است:
كُونُوا إِجلاسَ بُيُوتُِكم؛
يعنى مثل پلاس در گوشه اتاق بيفتيد و از خانه بيرون نرويد و به جامعه كارى نداشته باشيد. آيا اين امكان دارد كه انسان با جامعه سر و كارى نداشته باشد و از خانه بيرون نيايد؟! روايات ديگرى را نيز نقل مىكنند كه در دوره آخرالزّمان، جبّاران و كافران بر مردم مسلّط مىشوند، و زمين از فساد سرشار مىشود. روايتى را نقل كرده اند كه در اين دوره اگر زنها مار بزايند، از فرزند بهتر است. روايتى هم وجود دارد كه در دوره آخرالزّمان، عُزوبت و مجرّد ماندن حلال مىشود؛ يعنى مردان نبايد زن بگيريد؛ چون اگر بچه دار شدند، فرزندان ايشان دشمنِ دين مىشوند و در زمين فساد مىكنند و عواقبِ بدِ اعمالِ فرزندان براى پدران باقى خواهد ماند.