مى شمرند، آن گاه مىفرمايد: «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشّافِعِينَ». از اين آيات استفاده مىشود كه مشركان و منكرين قيامت كه خدا را عبادت نمىكنند و به بندگان نيازمندش كمك نمىرسانند و پايبند به اصول صحيحى نيستند هرگز مشمول شفاعت نخواهند شد. و با توجه به اينكه استغفار پيامبر اكرم(ص) در دنيا هم نوعى شفاعت به شمار مىرود و استغفار آن حضرت درباره كسانى كه حاضر نيستند از او درخواست استغفار و شفاعت كنند قبول نمىشود1 مىتوان استفاده كرد كه منكر شفاعت هم مشمول شفاعت، واقع نمىشود چنانكه همين مضمون در روايات هم آمده است2.
حاضل آنكه: شفيع مطلق و اصلى بايد علاوه بر مأذونيّت از طرف خداى متعال، خودش اهل معصيت نباشد و قدرت ارزيابى مراتب اطاعت و عصيان ديگران را داشته باشد و پيروان راستين چنين كسانى مىتوانند در پرتو او مراتب نازل ترى از شفاعت را داشته باشند چنانكه چنين پيروانى در زمره شهداء و صدّيقين محشور مىشوند3. و از سوى ديگر، كسى لياقت شفاعت شدن را دارد كه علاوه بر اذن الهى، ايمان راستين به خدا و پيامبران و روز رستاخيز و آنچه خدا بر پيامبرانش نازل فرموده و از جمله، حقّانيت شفاعت، داشته باشد و اين ايمان را تا پايان عمر، حفظ كند.
[1] ر. ك: منافقون / 5-6. [2] عن النبى(ص):«مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِشَفاعَتى فَلا اَنَا لَهُ اللّهُ شَفاعَتى».خدا كسى را كه ايمان به شفاعت من ندارد مشمول شفاعت من قرار ندهد.(بحارالانوار، ج 8، ص 58، ح 84). [3]«وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ».و كسانى كه ايمان به خدا و پيامبران آوردند نزد پروردگارشان صدّيقان و شهيدان خواهند بود.