= سيصد و نه سال قمرى) خواب باشند و سپس بيدار شوند تأثير خاصّى در توجه انسان به امكان معاد و رفع استبعاد آن خواهد داشت زيرا هر خواب رفتنى شبيه مردن است «النومُ اخُ الموت» و هر بيدار شدنى شبيه زنده شدن پس از مرگ، ليكن در خوابهاى عادى، اَعمال زيستى (بيولوژيك) بدن، بطور طبيعى ادامه مىيابد و بازگشت روح، تعجّبى را برنمى انگيزد اما بدنى كه سيصد سال از موادّ غذائى، استفاده نكند مىبايست طبق نظام جارى در طبيعت، بميرد و فاسد شود و آمادگى خود را براى بازگشت روح، از دست بدهد. پس چنين حادثه خارق العادهاى مىتواند توجّه انسان را به ماوراى اين نظام عادى، جلب كند و بفهمد كه بازگشت روح به بدن، هميشه در گروى فراهم بودن اسباب و شرايط عادى و طبيعى نيست. پس حيات مجدّد انسان هم هر چند برخلاف نظام مرگ و زندگى در اين عالم باشد، امتناعى نخواهد داشت و طبق وعده الهى، تحقق خواهد يافت.
ج- زنده شدن حيوانات. قرآن كريم هم چنين به زنده شدن غيرعادىِ چند حيوان اشاره مىكند كه از جمله آنها زنده شدن چهار مرغ به دست حضرت ابراهيم(ع)1 و زنده شدن مَركب سوارى يكى از پيامبران است كه به داستان آن، اشاره خواهد شد. و هنگامى كه زنده شدن حيوانى ممكن باشد زنده شدن انسان هم ناممكن نخواهد بود.
د- زنده شدن بعضى از انسانها در همين جهان. از همه مهمتر، زنده شدن بعضى از انسانها در همين جهان است كه قرآن كريم، چند نمونه از آنها را يادآور مىشود. از جمله، داستان يكى از انبياى بنى اسرائيل است كه در سفرى عبورش به مردمى افتاد كه هلاك و متلاشى شده بودند و ناگهان به ذهنش خطور كرد كه چگونه اين مردم، دوباره زنده خواهند شد! خداى متعال جان او را گرفت و بعد از يك صد سال دوباره زندهاش ساخت و به وى فرمود: چه مدت در اين مكان، توقّف كرده اى؟ او كه گويا از خوابى برخاسته است گفت: يك روز يا بخشى از روز!
خطاب شد: بلكه تو يك صد سال در اينجا مانده اى! پس بنگر كه از يك سوى، آب و نانت سالم مانده، و از سوى ديگر، مركب سواريت متلاشى شده است! اكنون بنگر كه ما چگونه استخوانهاى اين حيوان را بر روى هم سوار مىكنيم و دوباره گوشت بر آنها مىپوشانيم و آنرا