و كميّت احكام و قوانين و مقرّرات اجتماعى، مؤثر باشد و در پارهاى از موارد، تشريع قوانين جديدى را مىطلبد و اگر اين قوانين بوسيله پيامبرى كه هزاران سال قبل، مبعوث شده بيان مىشد كار لغو و بيهودهاى مىبود چنانكه حفظ و تطبيق آنها بر موارد خاص، كار بسيار سخت و دشوارى مىباشد.
ثالثاً در بسياى از زمانهاى گذشته امكانات تبليغ و نشر دعوت انبياء (عليهم السلام) به گونهاى نبوده كه يك پيامبر بتواند پيامهاى خود را به همه جهانيان ابلاغ نمايد.
رابعاً تعاليم يك پيامبر در ميان همان مردمى كه آنها را دريافت مىداشتند به مرور زمان و تحت تأثير عوامل مختلفى دستخوش تحريف1 و تفسيرهايى نادرست قرار مىگرفت و پس از چندى تبديل به يك آيين انحرافى مىشد، چنانكه آيين توحيدىِ عيسى بن مريم (عليهما السلام) پس از چندى تبديل به آيين تثليث و سه گانگى گرديد.
با توجه به اين نكات، حكمت تعدّد انبياء (عليهم السلام) و اختلاف شرايع آسمانى در پارهاى از احكام عبادى يا قوانين اجتماعى، روشن مىشود2 با اينكه همه آنها علاوه بر يكسانى در اصول عقايد و مبانى اخلاقى، در كلّيات احكام فردى و اجتماعى نيز هماهنگى داشته اند3. مثلاً نماز در همه اديان آسمانى، وجود داشته هر چند كيفيّت اداء يا قبله نمازِ امتها متفاوت بوده است، يا زكوة و انفاق در همه شرايع بوده گرچه مقدار يا موارد آن يكسان نبوده است.
بهرحال، ايمان به همه پيامبران و فرق نگذاشتن بين آنها از نظر تصديق نبوت و نيز پذيرفتن همه پيامها و معارفى كه بر آنان نازل شده و عدم تبعيض بين آنها، بر هر انسانى لازم است4 و تكذيب هيچيك از پيامبر، بمنزله تكذيب همه ايشان، و انكار يك حكم الهى، بمثابه انكار همه احكام خداست5. البته وظيفه عملىِ هر امتى و در زمانى، پيروى از دستورالعملهاى پيامبرِ همان امت و همان زمان مىباشد.
نكتهاى را كه بايد در اينجا خاطر نشان كنيم اين است كه هر چند عقل انسان مىتواند با
[1] براى آگاهى از نمونه هايى از اين تحريفات، به كتاب «الهدى الى دين المصطفى» تأليف علامه شيخ محمدجواد بلاغى نجفى، مراجعه كنيد. [2] ر. ك: مائده: آيه 48، سوره حج: آيه 67. [3] ر. ك: سوره بقره: آيه 131، 137، 285، سوره آل عمران: آيه 19، 20. [4] ر. ك: سوره شورى: آيه 13، سوره نساء: آيه 136، 152، سوره آل عمران: آيه 84، 85. [5] ر. ك: سوره نساء: آيه 150، سوره بقره: آيه 85.