يكى از رازهاى ماندگارى و دلربايى سيره اسوههاي الهى، ايمان قلبى به مسلك و مرامى است كه مردمان را بدان فرا ميخوانند و اينان خود بهترين سرمشق در عرصه عمل به آن مسلك ميباشند. اصولاً دعوت با عمل، پرنفوذترين و كارآمدترين شيوه دعوت و تبليغ است. از اين روى بين گفتار و رفتار معصومان، اين برترين اسوههاي الهى، يگانگى و هماهنگي كامل برقرار است. ايشان اگر مردم را به دورى از هواهاى نفسانى و پيراستگى از مظاهر دنيا فرا ميخواندند، خود بهترين الگوى وارستگى از دنيا و پاكى از آلودگيها و هوسها بودهاند.
فاطمه زهرا(عليها السلام)، اين اسوه بيمثال الهى، در طول زندگانى خويش هماره دعوتکننده به سوى «رهايى از دنيا و دلسپاري به خدا» بود؛ اما نه دعوتى با زبان، كه دعوتى با تمام وجود و در عمل؛ دعوتى كه ارزش و تأثيرش در هدايت و تربيت پيروان از هزاران دعوتِ زبانى بيشتر و مؤثرتر است. آرى، سيره فاطمه الگوى بارز اين شيوه تبليغى و تربيتى بود كه: با غير زبانهايتان مردم را به خوبيها دعوت كنيد؛ به گونهاي كه از شما تنها تلاش، راستى و پرهيزگارى ببينند.[1]
آرمان فاطمه، همان معارف والاى قرآنى است كه همواره ما را به رستن از دنيا و دل بستن به رضوان خدا فرا ميخواند. فاطمه (عليها السلام) هميشه به دنبال رضايت و پسند خداست
[1] الامام الصادق(عليهالسلام): كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِالْخَيْرِ به غيرِ اَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوا مِنْكُمْ الْاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعَ. اصول كافى: ج 2، ص 86.