در آسمان معرفت حضرت زهرا(عليها السلام)، برترين انديشههاى بشر، حيران و تيزپروازترين عقلها، سرگردان گشتهاند. بلنداى رُتبت و اوج منزلت اين دُر يکدانه خزاين عرش الهى، چنان والا و بالاست كه در گستره ادراك نميگنجد.
بنابر روايات متعدد و معتبرى كه از ائمّه طاهرين(عليهم السلام) رسيده، حقيقت ليلةالقدر به وجود فاطمه زهرا(عليها السلام) تفسير شده است. از آن جمله، بيان نورانى امام موسى بن جعفر(ع)(عليها السلام)در تفسيرِ آيات آغازين سوره دخان ميباشد:مردى نصرانى به خدمت امام موسى كاظم(عليه السلام) شرفياب شد و در بين سؤالات متعدّدى كه بيان ميداشت تفسير باطن اين آيات را جويا شد:حم وَ الْكِتَبِ الْمُبِينِ إِنَّا اَنْزَلْنهُ فِى لَيْلَة مُّبَرَكَة إِنَّا كُنّا مُنْذِرِينَ فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْر حَكِيم[1]؛ حم، سوگند به اين كتاب روشنگر كه ما آن را در شبى پربركت نازل كرديم، ما همواره انذار كننده بودهايم. در آن شب هر امرى بر اساس حكمت (الهى) تدبير و جدا ميگردد.امام در پاسخ فرمودند: اما «حم»، محمّد(ص) ميباشد و «كتاب مبين»، على(عليه السلام) ميباشد. و اما «اللّيلة»، فاطمه(عليها السلام) ميباشد.[2] آرى، حقيقت ليلةالقدر، وجود يگانه زهراست. و چرا چنين نباشد؟ حال آنكه ليلةالقدر، ظرفِ نزول قرآنِ صامت است و فاطمه، ظرف نزول يازده قرآن ناطق. انسانهاى به تكامل و فعليّت رسيده، قرآن ناطقند و اين فاطمه است كه ظهور يازده كلام اللّه ناطق گرديده است:
1. دُخان (44): 1-4.
2. تفسير برهان، ج 4، ص 158. اصول كافى، ج 2، ص 326، «كتاب الحجّة، باب مولد النبّى»، حديث 4.