مصلحت براى جامعه اسلامى، دستور ترك بعضى واجبات را صادر نمايد. براى مثال، حج يكى از واجبات مهم اسلام است. در هر سال صدها هزار نفر از مسلمانان براى انجام فريضه حج عازم مكه مىشوند. حضرت امام(رحمه الله) مىفرمايند، حاكم اسلامى مىتواند در صورت وجود مصلحت، براى يك يا چند سال حج را تعطيل نمايد.1 از نظر امام خمينى(قدس سره) مجتهد بايد در فتاواى خويش شرايط زمان و مكان را مدّنظر قرار داده و از عنصر زمان و مكان غافل نباشد.
برخى از اين گونه سخنان حضرت امام(رحمه الله) اين گونه برداشت كردهاند كه مجتهد مىتواند بر اساس مصلحت سنجى و در زمان و مكان خاص، فتوايى بر خلاف حكم خدا صادر نمايد! و يا طبق مصلحت، دستور اجراى امورى را صادر نمايد كه صد در صد خلاف اسلام است! متأسفانه بارها اين گونه مطالب را از برخى شخصيتهاى رسمى كشور شنيده ايم.
ولايت مطلقه، ولايت عامه و ولايت خاصه
عدهاى معتقدند كه ولايت بر سه قسم است: ولايت مطلقه، ولايت عامه و ولايت خاصه (مقيّده). اگر حكومت اسلامى وجود نداشته باشد و ولىّ فقيه
[1] حجت الاسلام آقاى قرائتى مىگويد: «در كربلا خدمت حضرت امام خمينى(قدس سره) بودم كه فردى به ايشان گفت: مكه بودهام و ايام حج و طواف جمعيت زياد بود به طورى كه نزديك بود شانه هايم بشكند! اگر همه مسلمان شوند و جمعيت طواف كننده زياد شود، چه بايد كرد؟ معظم له فرمودند: ما آن زمان طواف مستحب را حرام خواهيم كرد. او گفت: مگر مىشود مستحب خدا را حرام كرد؟ امام فرمودند: بله معناى ولايت فقيه همين است، زمانى كه طواف مستحبى ضرر بزند و مزاحمت براى واجب ايجاد كند، همين كار را بايد كرد و وظيفه هم همين خواهد بود»؛ سيد جواد بهشتى، خاطرات از زبان حجة الاسلام محسن قرائتى، (تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1380)، ج1، ص138ـ139.