وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْض؛1 و مردان و زنان با ايمان، اولياى يكديگرند.
هم اين مؤمن ولىّ آن مؤمن است و هم آن مؤمن، ولىّ اين مؤمن است و هر دو در يكديگر اثر مىگذارند. البته موجود ذى شعور تنها به انسان اختصاص ندارد و گاه ممكن است اين رابطه بين «انسان» و «خدا» به وجود بيايد.
تبيين رابطه ولايت بين «خدا» و «انسان»
درمواردى كه رابطه «ولايت» بين «انسان» و «خدا» برقرار مىشود، آيا اين رابطه بدان معنا است كه خدا در ما اثر مىگذارد و ما نيز در خدا اثرگذار هستيم؟! پاسخ روشن است: مسلّماً در اين حالت، تعامل و تفاعل در ميان نيست، بلكه تأثيرگذارى تنها از جانب خدا است. رابطه ولايت بين انسان و خدا بدين معنى است كه شناخت انسان، شناخت خدايى، محبتش محبت خدايى و رفتارش رفتار خدايى مىشود. چنين انسانى خدا را بيش از همه دوست دارد:
وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّهِ؛2 كسانى كه ايمان آوردهاند به خدا محبت بيشترى دارند.
بنابراين در رابطه ولايت بين خدا و انسان، خدا از انسان تأثير نمىپذيرد، و اساساً خداوند تحت تأثير هيچ موجودى واقع نمىشود. البته در اين جا نيز ولايتْ طرفينى است. هم گفته مىشود: