responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : در پرتو ولايت نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 247

شخص پيامبر(صلى الله عليه وآله) را بپذيرند، اما وجوب اطاعت كسى غير از پيامبر(صلى الله عليه وآله) ، به سادگى برايشان قابل هضم نبود.

 

«دموكراسى»، ره آورد باطل سقيفه

مردم آن زمان با چنين سطح پايين فرهنگى، پس از تلاش‌هاى فراوان پيامبر(صلى الله عليه وآله) فقط اطاعت آن حضرت را بر خود واجب مى‌دانستند. اما زمانى كه پيغمبر(صلى الله عليه وآله) از دنيا رفت، چون خداوند در قرآن با صراحت نام نبرده بود كه فلان شخصِ ديگر نيز «اولى بالمؤمنين» است، آن مسلمانان ساده انديش فكر مى‌كردند كه مسأله جانشينى پيغمبر(صلى الله عليه وآله) پس از او مربوط به خود مردم است و به اصطلاح امروزه، دموكراسى است. عده‌اى هم كه شخصيت‌هاى مهمى بودند، مى‌گفتند: ما در نبوت كه حقى نداشتيم، دست كم در جانشينى پيغمبر(صلى الله عليه وآله) سهمى داشته باشيم!1 اينها كه غالباً از رؤساى قبايل و شخصيت‌هاى اجتماعى بوده و براى خودشان مقام و منزلتى قايل بودند، حديثى جعل كرده و گفتند: خود پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرموده كه نبوت و امامت در يك خانواده جمع نمى‌شود!2 آنان اين حديث دروغ را جعل كردند تا سهمى براى خودشان در جانشينى پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و حكومت بر مردم دست و پا كنند. تازه مسلمان بودن، سطحى نگر و ساده بودن مردم، عمق نداشتن ايمان آنان و تبليغات عده‌اى شيطان صفت، همه دست به دست هم داد و موجب انحراف ولايت از مسير اصلى خود شد.

البته با اين كه توده مردم آن زمان سطح فرهنگى نازلى داشتند، اما سياست مدارانى در بين آنها بودند كه بزرگان سياست امروز دنيا بايد از آنها


[1] بحارالانوار، ج 37، باب 52، روايت 40.

[2] بحارالانوار، ج 27، باب 9، روايت 15.

نام کتاب : در پرتو ولايت نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 247
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست