خواهد رسيد! آيا اين خطرها براى ما نيست و ما از آنها مصون هستيم؟ آيا حب و بغضها و هوا و هوسها در تصميمات و قضاوتهاى ما دخالتى ندارد؟ تاريخ ثابت كرده است كه اكثريت قريب به اتفاق ما مصون از اشتباه نيستيم. در بين ما بسيار كم هستند كسانى كه پيرو واقعى معصوم و در درجات بسيار عالى ايمان و تقوا باشند. كدام يك از ما معصوم هستيم؟ كدام يك مىتوانيم ادعا كنيم كه تحت تأثير هواى نفس واقع نمىشويم؟ كدام يك مىتوانيم بگوييم، آن گاه كه رأى مىدهيم فقط مصلحت اسلام را در نظر داريم؟ آيا به راستى ما هنگامى كه شخصى را براى مقامى تعيين مىكنيم و به كسى رأى مىدهيم فقط مصلحت اسلام را در نظر مىگيريم؟ آيا اين گونه است كه به مصلحت شخص، حزب، صنف و يا به مسايلى نظير سن، مرد يا زن بودن، جوان يا پير بودن، روحانى يا غير روحانى بودن افراد نگاه نمىكنيم و تنها ملاكمان اين است كه مصالح اسلام چه اقتضايى دارد؟
غدير و سقيفه، عبرتهايى بزرگ براى ما
توجه به مسأله غدير و خلافت اميرالمؤمنين(عليه السلام) براى اين است كه هشيار شويم و ببينيم گذشتگان چرا و چگونه فريب خوردند، تا از آن پند بگيريم و سعى كنيم ما ديگر آن فريب را نخوريم. آن روز اين مسأله كه على(عليه السلام) خليفه باشد يا كسى ديگر، چندان مسأله مهمى به نظر نمىآمد. مگر پهنه حكومت اسلام چه اندازه وسعت داشت و جمعيت مسلمانان چقدر بود؟ مگرچه مقدار ثروت در اختيار مسلمانان بود و پايتخت اسلام، شهر مدينه، چقدر جمعيت داشت؟ به جز چند خانه خشت و گلى و چند درخت خرما چه چيز ديگرى داشت؟ آيا غير از اين بود؟ هر كس جانشين پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مىشد،