اَللَّهُمَّ احْمِلْنا فى سُفُنِ نَجاتِک، وَمَتِّعْنا بِلَذيذِ مُناجاتِک، وَاَوْرِدْنا حِياضَ حُبِّک، وَاَذِقْنا حَلاوَه وُدِّک وَ قُرْبِک، وَاجْعَلْ جِهادَنا فيک وهَمَّنا فى طاعَتِک، وَاَخْلِصْ نِيَّاتِنا فى مُعامَلَتِک، فَاِنَّا بِک وَلَک، وَلا وَسيلَه لَنا اِلَيْک اِلاَّ اَنْتَ؛ «خدايا، ما را در کشتيهاي نجات خود بنشان و با لذت مناجات خود کامياب گردان و بر جويبارهاي محبتت وارد ساز و به ما شيريني مقام قرب و دوستيات را بچشان و جهد و کوشش ما را در [راه معرفت] خود قرار ده و همت ما را به طاعت خود مصروف دار و نيت ما را در معامله با خودت خالص گردان که وجود ما به تو قائم است و از توايم و وسيلهاي بهسوي تو جز تو نداريم».
حضرت پس از آنکه از خداوند درخواست ميکنند که حجابهايي که مانع مشاهده حقايق ميگردد از دل ايشان بردارد و ضمير ايشان را از شکها و وسوسههايي که آبستن فتنه و انحراف هستند بزدايد، درخواست ميکنند که ايشان را بر کشتيهاي نجات و رحمت خويش بنشاند، تا از لذت مناجات با معبود بهرهمند و سرشار گردند. چشيدن طعم مناجات با خدا و لذت بردن از آن توفيقي است که نصيب هرکس نميشود و اين توفيق نصيب کساني ميشود که دل را از ظلمتها و تاريکيها پاک ساختهاند و انوار هدايت الاهي را بدان وارد ساختهاند. گاهي انسان انتظار ميکشد که ماه رمضان فرا رسد و در شبهاي قدر به نجواي با خدا بپردازد و با دعاي ابوحمزه ثمالي، جوشن کبير و ساير مناجاتهايي که وارد شده دل را صيقل دهد. اما در آن فرصت طلايي که با زحمت خود را بيدار نگه ميدارد و به خواندن دعا ميپردازد، از مناجات با خدا لذت نميبرد. اين ازآنروست که انسان زمينه کافي بهرهمندي از لذت مناجات خدا را در خود فراهم نساخته و شيريني مودت به خدا و تقرب به معبود در کام او ننشسته است.