فَآلاؤُک جَمَّه ضَعُفَ لِسانى عَنْ اِحْصآئِها، وَنَعْمآؤُک کثيرَه قَصُرَ فَهْمى عَنْ اِدْراکها، فَضْلاً عَنِ اسْتِقْصآئِها، فَکيْفَ لى بِتَحْصيلِ الشُّکرِ، وَشُکرى اِيَّاک يَفْتَقِرُ اِلى شُکرٍ؟! فَکلَّما قُلْتُ لَک الْحَمْدُ وَجَبَ عَلَىَّ لِذلِک اَنْ اَقُولَ لَک الْحَمْدُ؛ «بخششهاي تو چنان زياد است که زبانم از شمارش آنها ناتوان است و نعمتهاي تو فراوان است که فهم از ادراک آنها قاصر است تا چه رسد که همه آنها را بتوان به نهايت سنجه کرد. پس من چگونه ميتوانم شکر آن نعمتها را به جاي آورم و حال آنکه بر شکر من از تو شکري لازم است و هرگاه که من بگويم که حمد تو را سزد بايد که بهپاس آن حمد تو را حمد و ستايشي ديگر گويم».
گاهي چيزهايي بهقدري زياد و فراوان است که انسان نميتواند آنها را بشمارد، اما ذهن انسان ميتواند آنها را تصور کند. اما حضرت ميفرمايد که نعمتهاي خداوند به حدي زياد است که هم شمارش آنها امکانپذير نيست و هم نميتوان آنها را در قالب محدود ذهن تصور و فهم کرد. پس با توجه به اينکه امکان شمارش و بازشناسي همه نعمتها فراهم نيست و هم تصور و فهم ما از آنها ممکن نميباشد و ما از بسياري از نعمتها بياطلاع هستيم، امکان به جا آوردن حق شکر آنها نيز ميسور نميباشد. علاوه بر آن، هر شکري نعمت و توفيقي است که خداوند به ما عنايت کرده است و بايد بهپاس آن خداوند را شکر کرد. مضمون اين سخن در بسياري از روايات آمده، از جمله در روايتي که در يکي از جلسات پيشين بدان اشاره کرديم، امام صادق(عليه السلام) فرمودند: «موفقيت در انجام شکر و سپاس خود نعمت تازهاي است که شکر آن لازم است و اين موفقيت باارزشتر و پرقيمتتر از آن نعمتي است که موفق به شکر آن شدهاي. پس براي هر شکري، شکري برتر از آن بايدت تا بينهايت که انسان