توجه ما بيشتر به نعمتهاي مادي و دنيوي است و کمتر به نعمتهاي معنوي توجه داريم، ازاينروي وقتي درصدد شکرگزاري از نعمتهاي خداوند برميآييم، به نعمتهاي مادي و دنيوي نظير مسکن، خوردنيها و موقعيت اجتماعي و مقام که در اختيارمان قرار گرفته نظر ميافکنيم و بهپاس برخورداري از آنها شکر خداوند را به جا ميآوريم و از نعمتهاي معنوي نظير نعمت ولايت اهلبيت(عليهم السلام) که بسيار والاتر و ارزشمندتر از نعمتهاي مادي هستند و نعمتهاي مادي در مقايسه با آنها حقير و ناچيز است غافليم. اما حضرت بدون آنکه به نعمتهاي مادي تصريحي داشته باشنـد ـ گـرچه اطلاق سخن ايشان درباره نعمتها به نعمتهاي مادي نيز ناظر ميباشـدـ به نعمتهاي معنوي تصريح دارند و برخي از آنها را نام ميبرند و ميفرمايند:
جَلَّلَتْنى نِعَمَک مِنْ اَنْوارِ الْأيمانِ حُلَلاً، وَضَرَبتَ عَلَىَّ لَطآئِفَ بِرّک مِنَ الْعِزِّ کلَلاً، وَقَلَّدَتْنى مِنَنَک قَلائِدَ لا تُحَلُّ، وَطَوَّقَتْنى اَطْواقاً لا تُفَلُّ؛ «نعمت انوار ايمان مرا با جامهها و زيورهاي مجلل آراسته است و لطايف جود و کرمت تاج عزت بر سرم نهاده و احسانهايت