مسلماً اختلاف مراتب معرفت افراد به خداوند و توحيد، مراتب شکرگزاري آنان را متفاوت ميگرداند و مرتبه شکرگزاري کسي که ده درصد تأثير براي خداوند قائل است بسيار فروتر از مرتبه شکرگزاري کسي است که صددرصد تأثير براي خداوند قائل است و همه امور را به خداوند نسبت ميدهد. تازه وقتي انسان به انتساب امور به اراده الاهي باور داشت و بر آن بود که باران را خداوند نازل ميکند و گياهان را خداوند ميروياند و همچنين ساير پديدهها و امور با اراده الاهي تحقق مييابند، براي اينکه انگيزه قوي براي شکرگزاري پيدا کند بايد باور کند که خداوند اراده کرده که او از خيرها و نعمتهايي که فرو ميفرستد برخوردار گردد. خداوند باران را براي او نازل کرد و نسيم و باد را فرستاد تا او از خنکاي آن بهرهمند گردد. به ديگر سخن، براي شکرگزاري از خداوند دو باور در انسان بايد پديد آيد، باور اول اينکه همه امور و از جمله نعمتها، نزول باران و باد با اراده و مشيت الاهي تحقق مييابند و حتي حرکت برگ درختان با اراده خداوند انجام ميپذيرد. و خداوند به همه امور و حقايق عالم غيب و عالم شهود آگاه است. خداوند دراينباره ميفرمايد:
وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَه إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّه فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي کتَابٍ مُّبِينٍ؛[1] «و کليدهاي غيب نزد اوست، جز او کسي آنها را نميداند، و آنچه را در خشکي و درياست ميداند، و هيچ برگي [از درخت] نيفتد مگر آنکه آن را ميداند، و هيچ دانهاي در تاريکيهاي [درون] زمين و هيچ تر و خشکي نيست، مگر آنکه در کتابي روشن [ثبت] است».