خداوند فاقد آن هست در اختيار او بگذاريم و در عوض از او پاداش دريافت کنيم. بلکه مالک حقيقي جان و مال ما خداست و خداوند آنها را به امانت در اختيار ما قرار داده و هروقت اراده کند از ما باز ميستاند.
عبادت بستر بهرهمندي از رحمت الاهي و دستيابي به کمال
با توجه به نمونههايي که بيان کرديم، عبادت ما اعتباراً خدمت به پيشگاه خداوند محسوب ميگردد و گذشته از بذل مال و جان در راه خدا و رفتار محسوسي که بهعنوان عبادت خدا انجام ميگيرند، توجه و ذکر قلبي نيز خدمت به پيشگاه خداوند و مطلوب وي محسوب ميگردد. مطلوبيت عبادت و اعمال خير براي خداوند نه ازآنروست که خداوند نيازمند آنهاست و بهوسيله آنها نقص خود را برطرف ميکند، بلکه ازآنروست که در پرتو آنها ما به کمال لايق خويش و مقام قرب الاهي نايل ميگرديم. ما در پرتو عبادت و تضرع به درگاه او لايق دريافت رحمت بيکران او ميگرديم و خداوند چون دوست ميدارد که رحمتش را بر بندگان خويش بگستراند، آن بخش از رفتار بندگان که زمينه نزول رحمت و برکات الاهي را فراهم ميآورد، مطلوب و محبوب اوست. تمام تعابير مجازي که در روايات و آيات درباره معامله با خدا و جزا و پاداش وارد شده براي اين است که ما به ارتباط با خداوند واقف گرديم و سعي کنيم کارهايي که محبوب و مطلوب خداست انجام دهيم تا به کمال حقيقي نايل گرديم و کارهايي که در راستاي تعالي، کمال و نيل به رضوان الاهي انجام ميگيرد، مجازاً خدمت به خداوند محسوب ميگردد و ازاينروي، امير مؤمنان(عليه السلام) در دعاي کميل ميفرمايند: