شايد به تدارک گذشته عملي صالح بهجاي آرم، به او خطاب شود که هرگز نخواهد شد و اين کلمه [مرا بازگردان] را از حسرت ميگويد، و فرارويشان برزخي است تا روزي که برانگيخته شوند».
حتي در قيامت کساني از شفاعت بهرهمند ميگردند که در دنيا با ايمان به خدا و پذيرش ولايت اهلبيت(عليهم السلام) و انجام کارهاي شايسته خود را لايق برخورداري از شفاعت ساخته باشند. پس شفاعت نيز نتيجه ايمان و کارهاي خير انسان در دنياست و زمينه آن در آخرت فراهم نميگردد و هرکس بايد در دنيا لياقت و ظرفيت برخورداري از آن را فراهم آورده باشد. بنابراين، کافران نه مورد شفاعت قرار ميگيرند و نه شفاعت کسي سودي به حالشان ميبخشد: فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَه الشَّافِعِينَ؛[1] «و شفاعت شفاعتگران آنها را سود نبخشد».
ضرورت استفاده از عمر براي سراي جاودانه آخرت
هيچ انديشيدهايم که عمر ما در دنيا در برابر زندگي ابدي اخروي ما بسيار ناچيز است و ما اگر صدسال عمر کنيم و حتي اگر هزار سال در دنيا به سر بريم، اين عمر در برابر عمر ابدي ما در آخرت، از يک چشم برهم زدن در عمر صد ساله نيز کمتر است. عمر ما در دنيا هرچند طولاني گردد باز محدود است و در برابر عمر نامحدود اخروي چيزي به شمار نميآيد. با اين وصف، آيا سزاوار است که انسان در دنيا همه همت و تلاش خود را صرف استفاده از دنيا و لذتهاي آن کند و به امور اخروي خود نپردازد؟
ما بايد باور کنيم که آخرت منزلگاه ابدي ماست و براي آن اصالت قائل شويم و دنيا را تابعي براي آخرت و مقدمه وصول به آن بدانيم و استفاده ما از دنيا براي تداوم حيات و در حدي باشد که توان و قدرت لازم براي عمل به وظايف و پيمودن مسير