بـراي مؤمن نيازهـاي دنيوي مطلوبيت ذاتي ندارد ـ چـه اينکه امور دنيوي بهخوديخود ارزش اخلاقي نيز بهحساب نميآيند ـ. او نعمتها و امکانات دنيوي را براي تأمين سلامتي خود و کسب توانايي براي رسيدن به مقامات الاهي و انساني و نيل به ثوابهاي ابدي آخرت ميخواهد. نعمتهاي دنيوي، بهخوديخود، مباحاند، اما ارزش بهحساب نميآيند و در صورتي ارزش بهحساب ميآيند که براي رضاي خدا درخواست شوند. اما نعمتهاي اخروي داراي مطلوبيت ذاتي و ارزش هستند و از اين نظر درخواست آنها و اميد بستن به آنها مطلوب و پسنديده است. البته بايد اميد انسان به آنها صادق باشد، بدين معنا که انسان در رسيدن به نعمتها و مقامات اخروي و معنوي کوتاهي نکند و از اسباب و امکاناتي که جهت رسيدن به آنها در اختيارش نهاده شده است کمال استفاده را ببرد، نه اينکه خواهان نيل به مقام اولياي خدا باشد، اما در انجام وظايف خود کوتاهي کند و تکاليف واجب خود را انجام ندهد و از انجام مستحبات خودداري ورزد و در طي ماه رمضان که ماه عبادت و بهار قرآن است، دستکم يک بار قرآن را ختم نکند.
در ادامه مناجات اميدواران حضرت ميفرمايند:
کيْفَ اَرْجُو غَيْرَک وَالْخَيْرُ کلُّهُ بِيَدِک، وَکيْفَ اُؤَمِّلُ سِواک وَالْخَلْقُ وَالْأَمْرُ لَک. أَاَقْطَعُ رَجآئى مِنْک وَقَدْ اَوْلَيْتَنى ما لَمْ اَسْئَلْهُ مِنْ فَضْلِک؛ «چگونه به غير تو اميد داشته باشم، درصورتيکه همه خير از توست؟ و چگونه به غير تو آرزومند گردم، درحاليکه فرمانروايي، حاکميت و مالکيت آفرينش مخصوص توست؟ آيا من اميدم را از تو قطع گردانم درصورتيکه تو از فضل و کرمت آنچه را من درخواست نکردم به من بخشيدي؟»
گستره اميد مؤمن به خدا
از فراز مزبور استفاده ميشود که درخواست انسان از خدا و اميد به فضل الاهي نبايد