اللَّهَ تَبَارَک وَتَعَالَى طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْک عِبَادَه الْأُجَرَاءِ، وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْک عِبَادَه الْأَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبَادَه؛[1] «عبادت سه گونه است: گروهي از ترس خداوند را عبادت ميکنند، اين عبادت بردگان است. گروهي براي ثواب و پاداش خدا را عبادت ميکنند، اين عبادت مزدگيران است و گروهي به جهت محبت به خدا وي را عبادت ميکنند، اين عبادت آزادگان و برترين عبادت است».
بر اساس اين روايات، عاليترين مرتبه عبادت مربوط به کساني است که به عاليترين مرتبه معرفت به خدا نايل آمدهاند و دلشان مالامال از محبت و عشق به خدا گرديده و محرک و انگيزه آنها در همه کارها از جمله انجام عبادات، محبت و عشق به خداست. بيشک سرآمد اين گروه، پيشوايان معصوم ما هستند که داراي عاليترين مراتب معرفت و کمال انساني هستند و با توجه به معرفت حقيقي آنان به خداوند، از روي ترس و يا طمع در پاداشْ خداي را عبادت نميکنند؛ بلکه چون خداوند را مجلاي محبت و عشق کامل و شايسته عبادت يافتهاند به عبادتش ميپردازند. بر اين اساس، امير مؤمنان علي(عليه السلام) ميفرمايند:إِلَهِي مَا عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ عِقَابِک، وَلَا طَمَعاً فِي ثَوَابِک، وَلَکنْ وَجَدْتُک أَهْلًا لِلْعِبَادَه فَعَبَدْتُک؛[2] «خدايا، من از ترس عقاب و به طمع پاداشت تو را عبادت نکردم، بلکه تو را شايسته پرستش و عبادت يافتم، و آنگاه به عبادتت پرداختم».
گستره خوفورجا در اولياي خدا
مسلماً اولياي خاص خدا که عبادت و رفتارشان ناشي از محبت و عشق به خداست و ترس از عذاب و اميد و طمع در پاداشْ محرک آنان نيست، بهحسب مرتبهاي که دارند،
[1] حر عاملي، وسائل الشيعه، ج1، باب 9، ص62، ح 134. [2] محمدباقر مجلسي، بحار الانوار، ج 41، باب 101، ص14، ح 4.