responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سجاده های سلوک نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 24

تَعْمَلُونَ؛[1] «آيا ترسيديد که پيش از رازگفتن خود صدقه‌ها بدهيد؟ پس چون نکرديد [و از دل و دستتان برنيامد که صدقه بدهيد] و خدا هم [به بخشايش خويش] بر شما بازگشت [اين حکم را برداشت]. پس نماز را برپا داريد و زکات بدهيد و خدا و پيامبر او را فرمان بريد، و خدا به آنچه مي‌کنيد آگاه است».

مناجات با خدا در روايات و عرف متدينان

در عرف و ادبيات ديني ما، اغلب مناجات در مورد نجوا و سخنان خصوصي انسان با خدا به ‌کار مي‌رود و شرايط روحي خاص و شرايط بيروني ايجاب مي‌کنند که انسان آهسته با خداوند سخن گويد. مثلاً وقتي انسان مي‌خواهد در پيشگاه خداوند به گناهان خود اعتراف کند، چون مايل نيست ديگران از گناهان و عيوب او باخبر شوند، آهسته در پيشگاه خداوند به گناهانش اعتراف مي‌کند و به‌هيچ‌وجه با دادوفرياد گناهانش را برنمي‌شمارد تا ديگران از آنها مطلع گردند. همچنين گفت‌وگوهاي عاشقانه بين عاشق و معشوق به‌صورت رمزي و خصوصي مطرح مي‌شوند و هنگامي که بنده عاشق در برابر معشوق و معبود خود قرار گرفته، آهسته به نجواي با معشوق مي‌پردازد و طبع اين گفت‌وگوهاي عاشقانه و محبت‌آميز ايجاب نمي‌کند که بلند و به‌گونه‌اي ادا شوند که اغيار از آنها باخبر شوند. در مقابل مناجات، «ندا» به صدايي گفته مي‌شود که بلند و فريادگونه است که انسان از راه دور کسي را صدا مي‌زند و يا از راه نزديک، ولي نه به‌قصد رساندن صدا به طرف مقابل، بلکه با انگيزه‌اي ديگر، مانند آرام شدن و تخليه رواني صداي خود را بلند مي‌کند. بر اين اساس، وقتي انسان خدا را ندا مي‌دهد و با صداي بلند و فريادگونه او را مي‌خواند که گرفتاري‌ها و سختي‌ها او را در کمند خود


[1] مجادله (58)، 14.

نام کتاب : سجاده های سلوک نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 24
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست