responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سجاده های سلوک نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 216

اگر خوف و خشيت در اقوام پيامبران الاهي نمي‌بود، نه فقط سخنان پيامبران، بلکه معجزات آنان نيز در آنها اثر نمي‌گذاشت؛ تا آنجا که در واکنش به سخنان پيامبران، آنها را مسخره مي‌کردند و معجزه آنها را سحر و جادو تلقي مي‌کردند و با اين اتهام شانه از زير بار پذيرش دعوت فرستادگان خدا خالي مي‌کردند؛ قرآن دراين‌باره مي‌فرمايد: وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاء فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ * لَقَالُواْ إِنَّمَا سُکرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ؛[1] «و اگر دري از آسمان بر آنان بگشاييم تا پيوسته در آن بالا روند [و قدرت و معجزات ما را بنگرند]؛ هرآينه گويند:‌ چشمان ما را پوششي برنهاده‌اند [ما را چشم‌بندي کرده‌اند] بلکه ما گروهي جادو زده‌ايم».

حقيقت خشيت از خداوند

چنان‌که گفته ‌شد خوف و ترسْ عبارت است از نگراني و بيم از خسارت و زياني که متوجه انسان مي‌گردد و «خشيت» يکي از گونه‌هاي خوف و به معناي ترس از جلال و عظمت ديگري همراه با احساس حقارت و کوچکي است. برخي برآنند که خشيت از خوف شديد‌تر است و اين کلمه از «شجره خاشيه» به معناي درختي که به‌کلي خشکيده است گرفته شده و خوف به معناي نقصان و از «ناقه خوفاء» گرفته شده که به معناي شتر مريضي است که هنوز از بين نرفته است، و خشيت در صورتي به کار مي‌رود که آنچه انسان از آن مي‌ترسد داراي عظمت و شکوه باشد.[2] در مورد خداوند، خشيتْ ترس بنده از عظمت و جلال کبرياي خداوندي است.

برخي برآنند که کاربرد خشيت با خوف متفاوت است و خوف در جايي استعمال مي‌شود که ترس از خطر و ضرر باشد و خشيت به حالت ازخودباختگي، حقارت و


[1] حجر(15)، 14ـ15.

[2] سعيد الخوري الشرتوتي، اقرب الموارد، ج1، ص277.

نام کتاب : سجاده های سلوک نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 216
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست