را بر پيامبر فرو آمده بشنوند ميبيني که ديدگانشان از آنچه از حق شناختهاند اشک ميبارد، ميگويند: پروردگارا، ايمان آورديم. پس [نام] ما را با گواهيدهندگان [به حق، يعني با نام ديگر مؤمنان] بنويس».
ضرورت تقارن استمداد از خدا با تلاش در دوري از گناه
در فرازهاي پيشين مناجات، حضرت از نفس اماره، شيطان، قلب سخت و قساوتزده و نيز چشم خشک شده که از خوف خدا نميگريد شکايت ميکنند و از خداوند درخواست ميکنند که ايشان را از آنها حفظ کند. چنين درخواستي وقتي صادقانه و واقعي است که با تلاش و کوشش انسان نيز همراه باشد و انسان در دوري از شيطان و حفظ دل خويش از هواي نفس بکوشد و آنگاه از خداوند استمداد جويد که در اين راه او را ياري کند و او را از گناه و نافرماني خود حفظ کند. در غير اين صورت، درخواست او از خداوند غيرواقعي، غيرجدي بوده به شوخي با خداوند ميماند. مثل کسي که دست خويش را روي آتش ميگيرد و از خداوند ميخواهد که دستش را حفظ کند که آن رفتار و آن درخواست باعث خنده ديگران خواهد شد و آنها خواهند گفت که اگر ميخواهي دستت نسوزد، آن را از آتش دور کن. خاصيت آتش سوزاندن است و تو اگر ميخواهي که دستت نسوزد، آن را درون آتش مبر. اگر واقعاً انسان از اينکه چشم و دلش معيوب است و هواي نفس بر او غالب گرديده و شيطان بر او مسلط گشته ناراحت است، بايد در حد توان خود بکوشد و در انجام آنچه از او برميآيد کوتاهي نکند و آنگاه از خداوند درخواست کمک کند، نه اينکه بر گناه اصرار ورزد و در رهايي خويش از شر هواي نفس و شيطان نکوشد و صرفاً با زبان از خداوند درخواست کند که او را از گناه و شيطان حفظ کند. چنين درخواستي غيرواقعي است و سودي در رفتار انسان ندارد، بر اساس برخي روايات به مثابه به سخريه گرفتن و