«رَين» و زنگارگرفتگي قلب است. «رين» در اصل به معناي زنگاري است که روي آينه، فلزات و اشياي قيمتي مينشيند و به تعبير بعضي، قشر قرمز رنگي است که بر اثر رطوبت هوا روي آهن و مانند آن ظاهر ميشود و در فارسي به آن «زنگ» يا «زنگار» ميگويند. يکي از خواص فلز اين است که صيقلي باشد و وقتي زنگار بر روي آن بنشيند حالت طبيعي و صيقلي خود را از دست ميدهد و زنگارْ مانع جلا و شفافيت فلز ميگردد. همچنين وقتي آينه زنگار بگيرد، هر قدر آن را تميز کنند زنگار برطرف نميشود و آينه شفاف نميگردد و نميتوان در آن چيزي را ديد. دل انسان نيز بر اثر گناه صفا و شفافيت خود را از دست ميدهد و گناهان چنان زنگاري بر دل مينشانند که بههيچروي برطرف نميشوند و در نتيجه حقايق و دريافتهاي ارزشمند و اصيل فطري در آن منعکس نميگردد.
4. مُهرزدگي قلب
يکي از حالات دل که در فراز مزبور از مناجات شکايتکنندگان بدان اشاره شده، حالت «طبع» است که گاهي در قرآن از آن به «ختم» تعبير شده است. مراد از طبع و مهر زدن به قلب آن است که شخصْ حاضر به پذيرش حق نگردد و زير بار آن نرود، و در مقابل، انسان فطري و سالم در برابر دلايل متقن و حقايق تسليم ميگردد، قابليت ايمان از کسي که مُهر بر دلش نهادهاند محو ميگردد و در نتيجه از پذيرش حق سر باز ميزند و هرچند او را به راه هدايت و کمال دعوت کنند سر باز ميزند و حتي سخن پيامبران الاهي نيز در وي اثر نميگذارد، ازاينروي خداوند درباره کفرپيشگان که بر دلهايشان مهر نهاده شده فرموده است: