تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِم مَّا هُم مِّنکمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْکذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ؛[1] «آيا به کساني ننگريستي که با مردمي که خدا بر آنها خشم گرفته [يعني جهودان] دوستي داشتند؟ اينان [منافقان] نه از شمايند و نه از آنها، و بهدروغ سوگند ميخورند [که ما با شماييم] و خود ميدانند [که دروغ ميگويند]».
اين تعابير و حکايتها گرچه متناسب با صفات واقعي الاهي نيست و بيانگر روابط انسانها با يکديگر ميباشد، اما ما که کُنه و حقيقت ذات و صفات الاهي را درک نميکنيم و در نتيجه نميتوانيم حقيقت روابطمان را با خداوند درک کنيم، چارهاي از به کار بردن آنها نداريم. البته انبيا و اولياي الاهي که به عاليترين مراتب کمال راه يافتهاند و خداوند پردهها و حجابها را از فرارويشان کنار زده و در نتيجه آنها ميتوانند شمهاي از حقايق الاهي را شهود کنند و به معرفت حضوري نايل آيند، در آن قلمرو ميتوانند واقعيت روابط خويش با معبود را شهود و درک کنند.
مراحل استرحام و درخواست رحمت از خداوند
اکنون که دريافتيم در مقام استرحام و درخواست عفو و رحمت از درگاه الاهي، بايد با حالت تذلل و زبان التماس و زاري با خداوند سخن گوييم تا مستعد دريافت رحمت او گرديم، بايسته است مراحلي را که بنده در مقام استرحام و رحمتجويي از درگاه الاهي بايد رعايت کند معرفي کنيم. بهطورکلي براي اين مقام پنج مرحله وجود دارد:
مرحله اول: اظهار حالت بيچارگي و درماندگي: طبع انسانها در برابر اظهار درماندگي و ضعف برانگيخته ميشود و در نتيجه حس ترحم و دلسوزي در آنها ايجاد ميگردد. همچنين کسي که طالب رحمت خداست، بايد در برابر پروردگار خويش اظهار درماندگي و عجز کند.