برنميگردد، و اين مراد خداوند است که فرمود: «نه چنين است، بلکه آنچه مرتکب ميشدند زنگار بر دلهايشان بسته است».
البته مردگي دل، دردي ناعلاج نيست و راه بازگشت به حيات دل و نجات از دلمردگي ياد خدا، توبه و بازگشت بهسوي خداست که از اين گذر، باب رحمت الاهي بهسوي انسان گشوده ميشود و با حيات مجدد دل، انوار، برکات و افاضات معنوي بر دل انسان سرازير ميگردد.
فَوَ عِزَّتِک ما اَجِدُ لِذُنوُبى سِواک غافِراً، وَلا اَرى لِکسْرى غَيْرَک جابِراً، وَقَدْ خَضَعْتُ بِالْإِنابَه اِلَيْک، وَعَنَوْتُ بِالْاِسْتِکانَه لَدَيْک؛ «پس به عزت تو سوگند که جز تو آمرزندهاي براي گناهانم نمييابم و براي ترميم شکستگيهاي امورم جبران کنندهاي جز تو نميبينم. من با آه و ناله و کمال خضوع به درگاهت آمدهام و با زاري و خاکساري رو به آستانت ميسايم».
توبه و انابه وسيله نيل به رحمت الاهي
نجواي حضرت در فراز فوق، گوياي اين حقيقت است که باب رحمت الاهي همواره بهسوي بندگان خطاکار باز است و تنها خداوند است که ميتواند با باران رحمت و مغفرت خويش دلهاي تفتيده از لهيب آتش گناه را خنک سازد. خداوند، خود در آيات بسياري نويد روحنواز بخشش و رحمت داده است و در يکي از آيات رحمت خويش نويد امنوامان خويش را اينسان به گوش بندگان خطاکار خود ميرساند: قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَه اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛[1] «بگو: اي بندگان من که بر خويشتن زيادهروي کردهايد [در گناهان از حد