در جوامع مختلف، معيار شناخت قوت و ضعفْ متفاوت است؛ مثلا در برخى جوامع قديمى كه از سلاحهاى پيشرفته خبرى نبوده است، «قوت بدنى و زور بازو» ملاك بوده است و پهلوانترها در جامعه ارزشمندتر بودهاند؛ بنابراين شخص يا اشخاصى كه از نيروى فردى يا قبيلهاىِ بيشترى برخوردار بودهاند ـ با داشتن زمينه روحىِ مورد بحث ـ همين ويژگى را دستآويزى براى به زير فرمان كشيدن ديگران قرار مىدادند. بعدها كه «پول» به معناى رايج امروز آن در چند قرن اخيرـ جايى براى خود دست و پا كرد، برترىجويان از آن همچون دستاويزى كارآمد بهره بردند و براى زير سلطه بردن ديگران كوشيدند.
تحقير، شگردى مستكبرانه
نكته قابل توجه آن است كه همواره تكبر پيشگان براى نيل به هدف نامقدس خود، سعى در زدودن «اعتماد به نفس» مردم داشتهاند تا از اين رهگذر آنان از درون، ارزشى براى خود قائل نبوده و براى پذيرش سخن «بزرگترها» كاملا آماده باشند. يكى از مناسبترين امورى كه آنها در اين جهت به كار مىگيرند، تحقير و تمسخر در ابعاد و شكلهاى مختلف و حساب شده است. قرآن كريم در فرازى از نقل داستان حضرت موسى على نبينا و آله و عليه السلامـ بيان مىفرمايد كه فرعون، مزيّن نبودن حضرت به زيور آلات طلا و لكنت زبان پيش از رسالت آن بزرگوار[1] را وسيلهاى براى بىارزش جلوه دادن ايشان در نظر مردم قرار داده بود و در