حقتعالى به معناى دوّم است. در فرشتگان نيز، به همين معنا است يعنى بدون اينكه بر سر دو يا چند راه قرار گيرند برنامهاى خاص را برگزينند، با ميل و رغبت خود و با كمال لذّت، به عبادت پروردگار متعال مىپردازند و هيچ گونه جبرى هم وجود ندارد.
هر فرشته از آغاز خلقتش طبق فرمان الاهى به كار خاصى پرداخته و داراى جايگاه معيّنى است:
وَما مِنّا إِلاّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ[1]؛ هيچ كس از ما نيست مگر آنكه براى او مقام (و مرتبهاى) معين است.
حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) با اشاره به آفرينش آسمان و زمين و موجودات، درباره فرشتگان مىفرمايند:
...مِنْهُمْ سُجُودٌ لا يَرْكَعُونَ، وَرُكُوعٌ لا يَنْتَصِبُونَ، وَصافُّونَ لا يَتَزايَلُونَ، وَمُسَبِّحُونَ لا يَسْأَمُونَ...؛[2] (بعضِ) از آنها (پيوسته) در حال سجود هستند و ركوع نمىكنند و (برخى) به ركوع پرداخته و به پا نمىايستند. (دستهاى) به صف ايستاده از جاى خود بيرون نمىروند، و (عدهاى نيز) به تسبيحِ (خداوند) مشغولند و خسته نمىشوند....
اختيار جنّ و انس
در مقابل، خداوند موجوداتى دارد كه سر دو راهى قرار مىگيرند و انگيزه
[1] صافات (37)، 164. سياق آيات در مورد ملائكه است، آنها كه خود تسبيح و تهليل را در مكتب معصومان(عليهم السلام) آموختهاند؛ از اين رو آنچه در تفاسير روايى در مورد ارتباط اين آيه با ائمه(عليهم السلام) وارد شده، منافاتى با آنچه در صدد بيان آن هستيم ندارد. ر.ك: البرهان، ج 6، ص 459 ـ 460، حديث 13 ـ 16 و نورالثقلين، ج 6، ص 237 ـ 238، حديث 127 ـ 125. [2] نهجالبلاغه، خطبه اوّل.