هستى به بلندترين قلّه تعيين شده براى «انسان كامل» صعود كرده و نور وحى و رسالت را ديده و بوى جانافزاى نبوت را با تمام وجود استشمام كرده بود.
گواهى حضرت امير مؤمنان(عليه السلام)
پيوند ناگسستنى قرآن و عترت را نبايد در «تعارفات رايج» دفن كرد و با اشارهاى دست و پا شكسته به آن، سخن را در مسير متضاد با آن هدايت نمود؛ بلكه بايد چشم دل را گشوده و در جاىجاى قرآن كريم، عطر دلانگيز سخن عترت، و در فراز و نشيب كلام عترت، رايحه پاك قرآن عظيم را استشمام نمود و با اعماق دل اين حقيقت والا را لمس كرد.
بر اين اساس، آنچه امام(عليه السلام) در اين فراز در مورد اشراف خويش بر نور وحى و استشمام عطر نبوت بيان فرمودهاند و در ديگر احاديث نورانى آلالبيت(عليهم السلام) نيز چشم دل را نوازش مىدهد، حقيقتى است كه قرآن كريم آن را بيان مىكند:
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى بِاللهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ؛[1] كافران مىگويند تو فرستاده خدا نيستى. بگو بين من و شما گواهى خدا، و آنكه علمالكتاب نزد اوست، كافى است.
يا در آيه ديگر مىفرمايد:
[1] رعد (13)، 43. ر.ك: تفسير برهان، ج 4، ص 298ـ304؛ شواهد التنزيل، ج 1، ص 400 ـ 407 و....