آخرين موردى كه مقتداى تقواپيشگان(عليه السلام) تعصّب در آنها را روا دانسته و در مقابل تعصبهاى ابلهانه همچون «ملىگرايى» مطرح فرمودند، دورى از تبهكارى و فساد در زمين است.
سرنوشت ملىگرايى
با نگاهى گذرا به ملىگرايان آن روز و امروز، و ساير كسانى كه تعصّبهاى بىجا مىورزند آشكارا روى آوردن به انواع تباهىهاو فسادها مشهود است. آنان به لحاظ پشتكردن به ارزشهاى والاى مورد اشاره حجّتخدا(عليه السلام)، ناگزير در دامان ارزشهاى خيالى گرفتار آمدهاند و همچون تشنگانى هستند كه تا «سراب» را از نزديك نبينند، همواره آن را آبى گوارا مىپندارند؛ ولى به تعبير قرآن كريم، آنگاه كه به آن نقطه رسيدند، ضمن اذعان به پوچى پندارهاى خويش، خداوند را در مقام محاسبه اعمال و كردارشان مىيابند و طبعاً پشيمانى سودى نخواهد داشت: