كه فرد در برابر غم و ناراحتى ديگران متأثر نگردد و به حال ديگران دل نسوزاند. همچنين قساوتْ باعث مىشود كه موعظه و اندرز در دلْ اثر نكند و اشك انسان جارى نگردد.
3. تأثر شديد حضرت يحيى در برابر موعظه و اندرز
انسان به تجربه درمىيابد كه گاه حالات متفاوتى براى او رُخ مىدهد. زمانى تحت تأثير موعظه قرار مىگيرد و يا بر اثر شنيدن مصيبتى متأثر مىگردد و اشكش جارى مىشود، اما گاه در مقابل تأثيربخشترين موعظهها و تأثربرانگيزترين مصيبتها واكنشى نشان نمىدهد.
كسانى كه دل پاك و نورانى دارند، در برابر موعظه و پند و اندرز خيلى زود واكنش نشان مىدهند و حالت شكستگى كه ويژگى قلب نرم و انعطافپذير است، در آنها هويدا مىگردد. برجستهترين و عالىترينِ اين حالات، البته با تفاوتهايى براى انبيا و اولياى خاص خدا رُخ داده است. در بين انبيا معروف است كه حضرت يحيى(عليه السلام) خيلى زود تحت تأثير موعظه قرار مىگرفت و تأثر و انقلاب شديدى در ايشان پديد مىآمد. تا آنجا كه هرگاه حضرت زكريا مىخواست بنىاسرائيل را موعظه كند، به جانب چپ و راست نگاه مىكرد و اگر حضرت يحيى حاضر بود، نام بهشت و جهنم را نمىبرد. پس روزى حضرت يحيى در مجلس نبود و زكريا شروع به موعظه كرد، يحيى سر خود را در عبايى پيچيده وارد مجلس شد و در ميان مردم نشست. حضرت زكريا او را نديد و فرمود:
حبيب من جبرائيل مرا خبر داد كه حق تعالى مىفرمايد: