فراتر از آنچه گفته شد، خداوند نه فقط بندگى و پرستش را تنها وظيفه انسان نمىداند و پريان را نيز موظف به بندگى خود مىداند، بلكه هدف از آفرينش آن دو موجود را آفرينش و بندگى خويش برمىشمرد:
وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ؛[1] و پريان و آدميان را نيافريدم مگر براى اين كه مرا بپرستند.
پرستش، مجراى بهرهمندى از رحمت خاص الاهى
گرچه آيات ياد شده و از جمله آيه اخير، فراوان چه در كتابهاى دينى و چه در مجالس وعظ بررسى مىشود، بيشتر افراد با نگاهى سطحى از كنار اين آيات رد مىشوند و به تفكر و تعمق در آنها نمىپردازند. آيا ما به اين پرسش انديشيدهايم كه چرا هدف از آفرينش همه جنّيان از آغاز تا كنون و ميلياردها انسانى كه بر روى كره زمين قدم نهادند و مردند و بيش از شش ميليارد انسانى كه اكنون بر روى زمين زندگى مىكنند، پرستش و بندگى خدا است؟ آيا خداوند به عبادت ما نيازمند است و از اين رو از ما مىخواهد تنها او را بپرستيم؟ با توجه به چنين جايگاه برجسته و مهمى كه عبادت و پرستش خدا دارد، اگر ما خدا را نپرستيم، چه اتفاقى رخ مىدهد؟
پاسخ به پرسشهاى ياد شده مزبور اين است كه افاضه رحمت، اقتضاى ذاتى صفت رحمانيت و فياضيت خداوند است و خلق و آفرينش