[اى پسرم!] از آنچه نمىدانى سخن مگو و كلام را واگذار و درباره آنچه تكليف ندارى، انديشه مكن[1] و از راهى كه بيم گمراهى آن مىرود، امتناع نما! كه همانا به هنگام ترسِ از گمراهى و سرگردانى ضلالتْ دست كشيدن از عمل، بهتر از اقدام و ارتكاب اعمال هولناك است. [اى پسرم] به نيكىها امر كن و از اهل نيكى و خوبى باش و با دست و زبانت زشتىها را ناپسند بشمار و با تلاش و كوشش، خود را از افرادى كه مرتكب منكر مىشوند، دور نگهدار!
اينك بعد از آن مواعظ فشرده و بيان حالات قلب، حضرت على(عليه السلام) با بيان سفارشهاى تفصيلى خود در اوّلين گام به ما وصيّت مىفرمايند كه: دَعِ الْقَوْلَ فِى ما لا تَعْرِف؛ از آنچه اطلاع ندارى سخن مگو! شايد ارتباط مباحث گذشته با اين بخش از وصيّت، چنين باشد كه اگر بخواهيم به اين وصيّت عمل كنيم و درباره دنيا و آخرت خود بينديشيم، به اين نتيجه مىرسيم كه همه گذشتگان رفتند و سرانجامِ ما هم، همانند آنها مرگ است. طبق مفاد وصيّت، نتيجه مىگيريم كه بايد براى آخرت خود فكرى كنيم. لذا با اين سؤال مواجه مىشويم كه چه كار بايد بكنيم و به چه چيز بايد اهتمام داشته باشيم كه براى سعادت ابدى مفيد باشد؟ و كسى كه در ابتداى راه است و تازه به تكليف رسيده به چه چيزهايى بايد اهتمام داشته باشد؟ و بعد از درك
[1] در برخى نسخ بجاى «النظر فيما لاتكلف» آمده «الخطاب فيما لاتكلف» كه در اين صورت معنا چنين است: «از آنچه به شما مربوط نيست و تكليف ندارى دم مزن».