جلوههاى عملى زندگى، اين بنده بودن را ابراز دارد. به يقين اگر دل، بند بندگى بىنياز را بر خود داشته باشد، نياز جز به درگاه او نخواهد برد. از اينروى اگر چشم اميد زبيگانه داشت و به نيازمندى روى نمود، همگان او را از انجمن بندگان خداوند خارج مىبينند، چرا كه بندگى خداوند را با خواندن غير او مغاير مىبينند و گويا از همين روست كه حضرت رسول خاتم(صلى الله عليه وآله)مىفرمايند: اَلدُّعُاءُ مُخُّ الْعِبَادَة[1]؛ دعا مغز و لب عبادت و بندگى است. اينك در اين فراز پندهاى الهى، مولى الموحدين اميرالمؤمنين على(عليه السلام) نيز درباره دعا و اهميت و فوايد آن و ترغيب به دعا كردن دُر افشانى مىفرمايند و در نهايت مطاف، دعا را به عنوان كليد خزاين رحمت الهى معرفى مىفرمايند. بنابر كلام امير كلام، رحمت الهى خزاينى دارد بىپايان، كه هيچ گاه تمامشدنى نيست و براى استفاده از اين خزاين، احتياج به كليدى است و آن كليد به عقيده حضرتشان همانا دعاست و هر كسى در هر وقت كه بخواهد مىتواند از اين كليد استفاده كرده و درهاى رحمت الهى را به روى خود بگشايد و از رحمت حق (جلّ جلاله) برخوردار گردد. مسلّم است كه هر شخصى كه به خداى متعال و فرمايشات اميرالمؤمنين على(عليه السلام) ايمان داشته باشد، با شنيدن اين بيانات تصميم مىگيرد كه از دعا استفاده كند . چون كارى مفيدتر از دعاكردن و نتيجهاى بالاتر از دستيابى به خزاين رحمت الهى كجا مىتوان يافت تا از آن براى دنيا و آخرت بهره بگيريم؟! اين معنا و اين دامنه تأثير دعا به گونهاى در آينه كلام حضرت على(عليه السلام) جلوهگر شده است كه جاى ترديد و تأمل در بهرهگيرى از آن باقى نمىگذارد و هر شنوندهاى را بىدرنگ به سوى دعا فرا مىخواند. اما در اين ميان، چه بسا در برخى نفوس ناآشنا، توقع بىمورد و سؤالاتى بىپاسخ نيز بروز نمايد كه حضرت(عليه السلام) جهت رفع آنها مطالبى را عنوان مىكنند.
تأخير در اجابت دعا
شايد براى برخى اين سؤال جلوه نمايد كه چرا بارها دعا كرديم، ولى مستجاب نشد؟! اگر دعا كليد رحمت و خزاين الهى است، بايد هر كس از اين كليد استفاده كند از باب رحمت الهى دست خالى برنگردد و نتيجه بگيرد. پس چرا دعاى ما مؤثر واقع نشد و على رغم تلاشى كه