بىترديد، قرآن عظيم و عترت شريف، اساسىترين ركن هدايت و حقيابى است كه خداوند فرا روى بشر گشوده و به انسان ارزانى نموده است. علاوه بر هدايت، ضرورىترين نيازهاى انسان كه در طول مدت عمر خود بدان احتياج دارد در اين دو منبع فيض لايتناهى بيان گرديده است. در برابر اين نعمت بىبديل، كوتاهى ما نيز بىهمتاست؛ چون اگر از ما بپرسند در زندگى چه اندازه از قرآن و اهلبيت(عليهم السلام) هدايت مىجوييد، پاسخى نداريم. اى كاش عمق فاجعه، همين مقدار بود، ولى افسوس كه در نهان خانه اصلا احساس نيازى به قرآن و هدايت اهلبيت(عليهم السلام) نمى كنيم! لذا انگيزهاى براى رجوع به قرآن نداريم. حال، اگر فردى يا گروهى يا جامعهاى در زندگيشان احساس نياز به قرآن نكردند و به سراغ قرآن كه چراغ هدايت است نرفتند و گمراه شدند، چه كسى را بايد ملامت كنند؟ خداوند سبحان، راه و چاه را از هم جدا كرده و براى راه صحيح، علايمى قرار داده و مربيان و هدايتگرانى فرستاده است؛ اگر شما استفاده نكرديد، چه كسى سزاوار ملامت است؟ روشن است كه جز خودتان را نبايد ملامت كنيد. بايد از كتاب خدا و آنچه در مورد كتاب خدا از جانب ائمه اطهار(عليه السلام) بيان شده و در واقع، تفاسير و تفاصيل قرآن است، استفاده نمود، كه تنها رهنماى ما قرآن و عترت مىباشد. كتاب و عترت براى ما اوّلين راهنما هستند و بيش او پيش از هر چيز ارزش دارند. اگر از اين دو منبع الهى استفاده كرديم، در دنيا گمراه و دچار اضطراب و شك و ترديد نخواهيم شد. ولى اگر اين دو را پشت سر گذاشتيم و قرآن متروك و مهجور گرديد، نبايد اميد داشته باشيم كه از جايى ديگر نور هدايت بر ما بتابد. قالَ الرَّسوُلُ يا رَبِّ اِنَّ قَوْمى اتَّخَذوُا هَذا الْقُرْاَنَ مَهْجوُرا[1]؛ و پيامبر گويد: بار پروردگارا! قوم من از قرآن دورى جستند. اگر از قرآن و عترت استفاده كرديم، ممكن است خدا از راه ديگرى هم به ما كمك كند و به هدايت خود، هدايت ديگرى را بيفزايد. اما اگر از اين هدايت استفاده نكرديم، نبايد طمع داشته باشيم كه راه صحيح و مستقيم زندگى را پيدا كنيم و منحرف نشويم.