زكات چگونه موجب تزكيه نفس مىشود مطلبى است كه نياز به قدرى توضيح دارد كه ادامه بحث را به همين امر اختصاص مىدهيم.
مانعى مهم در مسير تكامل انسان
انسان در مسير تكاملى خود رو به سوى خدا دارد و نهايت سيرش رسيدن به خدا و «قرب الى الله» است. قرآن كريم در اين باره مىفرمايد:
يا أَيُّهَا الإِْنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ؛[1] اى انسان، همانا تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مى روى و او را ملاقات خواهى كرد.
از اين رو در بينش قرآنى، انسان در اين دنيا مسافرى است كه در حركت است و مقصد حركت او نيز خدا است. پيش از اين در بحثهاى ديگرى كه سالهاى گذشته داشتهايم چندين بار به مناسبت توضيح و تذكر دادهايم كه البته اين حركت و سير، جسمانى و مربوط به بدن نيست بلكه به روح آدمى مربوط مىشود. خداى متعال مكان ندارد و در نقطهاى خاص نيست كه ما با جسم و بدن خود به سوى او حركت كنيم و به ذات اقدسش نزديك يا از آن دور شويم. به هر جا كه روى كنيم خدا آنجا حضور دارد:
فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ؛[2]به هر سو رو كنيد، آنجا روى [به] خدا است.
وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ؛[3]هر كجا باشيد او با شما است.
بنابراين حركت و سير انسان به سوى خدا سيرى روحانى است و اين روح آدمى است كه بايد حركت كند و به كمال برسد. كمال انسان نيز اين است كه حركتش به گونهاى باشد كه موجب قرب الهى و نزديكى او به خداوند گردد. البته راه تكامل راهى آسان و هموار نيست كه به سادگى قابل پيمودن باشد و هر كس بتواند از سر هوا و هوس و با انجام كارى ساده، نظير گفتن چند ذكر و ورد، در اين مسير وارد شود و به مقصد برسد. قرآن كريم نيز در آيه 6 از سوره «انشقاق» كه آن را ذكر كرديم با تعبير «كدح» به همين مطلب اشاره دارد.