چندان شناخته شده نبود. آن مرحوم با كسانى همچون آيتالله ميلانى(قدس سره) از شاگردان قديمى مرحوم اصفهانى بودند و سالها از محضر آن بزرگوار استفاده كردند. در هر صورت، در مورد مرحوم حاج شيخ محمد حسين اصفهانى قضيهاى را يكى از آقايان كه بدون واسطه از ايشان شنيده بود و نقل مىكرد كه شنيدنى است.
سابقاً در نجف مرسوم بود كه غالب علما و مراجع و اساتيد بزرگ، روضه هفتگى داشتند كه معمولا هم در روزهاى آخر هفته و عصر پنج شنبه يا صبح و عصر جمعه برگزار مىشد. سنّت حسنهاى بود و شاگردان و دوستان علما جمع مىشدند، هم ذكر توسلى مىشد وهم يك فرع فقهى مطرح مىشد و بحث علمى و مذاكره علم صورت مىگرفت.
در هر صورت، يكى از كسانى كه در نجف روضه هفتگى داشت، مرحوم حاج شيخ محمد حسين اصفهانى بود. مرحوم شيخ مقيد بود كه هر كس مىآمد به روضه ايشان، خودش كفشهاى او را جفت كند و با دست خود برايش چاى ببرد. مرحوم بروجردى گفته بود من ديده بودم در اين فاصله كه افراد مىآمدند و سلام مىكردند، مرحوم شيخ غير از سلام و عليك و گفتن «مسّاكم الله بالخير» سخنى نمىگفت، ولى مرتب لبهايش حركت مىكرد. خيلى سعى مىكردم بفهمم اين چيست كه مرحوم اصفهانى تا اين حد مقيد است آن را بخواند و پس از هر بار سلام و مسّاكم الله، بلافاصله دوباره شروع به خواندن مىكند. چند مرتبه هم خواستم از استاد سؤال كند كه اين چه دعا و ذكرى است كه شما اينقدر مقيد به خواندن آن هستيد، اما ابّهت استاد مانع اين امر مىشد. تا اينكه يكبار بالاخره به خودم جرأت دادم و از مرحوم اصفهانى سؤال كردم كه آقا اين چه ذكرى است كه شما مرتب و حتى بين يك كفش جفت كردن و احوالپرسىها تكرار مىكنيد؟ مرحوم اصفهانى ابتدا نمىخواسته پاسخ مرحوم بروجردى را بدهد، اما از آنجا كه ايشان از شاگردان خودمانى و خاصش بود، پس از مقدارى تأمل فرموده بود: آدم روزى هزارتا انّا انزلنا بخواند خوب است!
آنچه بهت انسان را بيشتر مىكند اين است كه كسى اين عبادت را دارد كه آن حاشيه بر كفايه و مكاسب را با آن عمق و دقت نوشته، كه عرض كردم اگر كسانى بتوانند درست آن را بفهمند، بايد اجازه اجتهاد به ايشان داد!