9. مرحوم علامه طباطبايي ـ رضواناللهعليه ـ براي نخستينبار درصدد بيان کيفيت آشنايي ذهن با مفهوم وجود برآمدند و آن را به اين صورت تصوير کردهاند که ذهن انسان، نخست با مفهوم وجود رابط در قضايا (است) آشنا ميشود و سپس با نگرش استقلالي به آن و حذف قيد نسبت و اضافه، به درک مفهوم اسمي و مطلق «وجود» نائل ميگردد.
10. بيان سادهتري که ميتوان ارائه داد اين است که ذهن با توجه به پديد آمدن و از بين رفتن حالات نفساني، مفهوم وجود و عدم را انتزاع ميکند. نظير اين بيان را دربارهٔ ساير مفاهيم مزدوج فلسفي نيز ميتوان جاري دانست.
11. آشنايي ذهن با ماهيات بسيط، بهوسيله انعکاس مفهوم آنها در عقل حاصل ميشود و جنبهٔ انفعالي دارد، چنانکه در مورد صورتهاي خيالي نيز چنين است. اما بيان کيفيت شناختن ماهيات مرکب، نياز به اصولي دارد که بايد بعداً مورد بررسي قرار گيرد.
12. مشهور ميان فلاسفه و منطقيين اين است که ماهيات با تحليلهاي ذهني و تشخيص جهات ذاتي از جهات عَرضي، و بهدست آوردن اجناس و فصول شناخته ميشوند، ولي به فرض اينکه اين بيان در مورد ماهيات مرکب تمام باشد، نميتوان آن را در مورد ماهيات بسيط جاري دانست.